بانو صبر کن ...!

ساخت وبلاگ
.

.

.
خط خطی هایم پر از دردند بانو صبر کن!
درد ها بــد جـور نامـــردند بانو صبر کن!

دور نامردیست اینجا مهربانی مرده است
دست ها آغوش ها ســـردندبانو صبر کن!

این همه احساس را دارند غارت می برند
عاشقان از زندگی طردند بانو صبر کن!

گربه ها مشغول عیش و نوش اما ای دریغ
شیــر هـا آواره می گـــردنـد بانو صبر کن!

سنگ تندیس تو مانداناست زیر آفتاب
خانه ها در گیر شب گردند بانو صبر کن!

در لباس میش خود گرگند در اندیشه ها
پیـش تـازانی که تــوزردند بانو صبر کن

باطناب پاره و پوسیده رو در رو شدیم
باشرف ها مان کم آوردند بانو صبر کن!

نسل قبل از ما برای ما به آتــش میزدند
نسل بعدی خودکشی کردند بانو صبر کن

مثل شاعرها درون کوچه باغ بی کسی
گیج بر امواج می گردند بانو صبر کن!

شعر یک درد است بانو مرگ دل ها راببین
شاعران همـواره هـمــــدردند بانو صبر کن.!

‌ رایکا


@jamshidmolaey

شعر (زمزمه دل) جمشید مولایی...
ما را در سایت شعر (زمزمه دل) جمشید مولایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8jamshidmolaeye بازدید : 242 تاريخ : يکشنبه 19 آذر 1396 ساعت: 14:27