علی مردانی شاعر ومنتقد ادبی ....روحش شاد بزرگ مهر مهربان

ساخت وبلاگ
باشد طرف باشد
ما
کله بنگی ها از مسکو
آمده بودیم
و خدای معتاد
در گورابه های خشم ودکا را آفرید
خاک بر سرت خوب
روی ما را سفید کردی
در بهشت زهرا سلام و نیم
در ادامه ی
دوستتت دارم های مفلوک و زرد
تا چشم کار می کند
مار دو سر زاییده
من
یقین ام را از اندوه پس گرفته ام
به گل مستی شما __قسم

به گل مستی __
خشخاش
به هیچ مسلمانی مبند
ما بسته ایم و امتحان کردیم و دیدیم
زنی فاحشه ام شرقی ام کارم
نامزد بازی با
شکوفه های سیب است

انا الله انا راجعون
به هیچ گلی دل نبند

کاری نکنید که آتش بگیریم
من
خیلی وقت است آتلیه
عکس هایم را فروخته ام
دست کم
حق من این بود
گور من شاهنامه باشد
طرف
مشکوک می زند باشد
می زنیم
به هر متادون فروشی نگویید سلام آقای دکتر که
من
در کشتی نوح چکاوک بودم

معاصر پوست کلفت
مولوی ام

فقط نامردها
در شناسنامه ام نوشته اند
1360
معنی کوچه ی پشتی را
من نمی فهمم
گروه فشار می فهمند
خلسه _خلسه در مدارا
ما
در چه عصر عزیزی
به سوگ واری ترانه ها رفتیم
آبی ناتمام
چون
در مورد آخرین رویا
آخرین بزنگاه تاریخ
چند ثانیه
قبل از اعدام آخرین رویا
آزادی
برای هر قفس زاده ای خداست
برای پیامبر شدن
دو شرط کافی است
خدابس
چند عدد صفحه ی آ چهار
و یک خودکار آبی
یا عبده ممد للری بنویس تاریخ بیقراری را
آخر
در نبض کچل من
پروانه می آید بنشیند که چه
شاه توت
تمرین آخر تعارف است
بنای هیچ تاریخی
بالاتر از فکاهی نیست

خون تصویری با شاه غلام

ما جماعت خط خطی

خوب
فعلن سرتان را درد نیاورم فقط
زهر __ پادزهر بلکه خود زهر است بله آقا معمولن
گربه های دم بریده
فیلسوف می شوند
من
چه کنم اگر ناقص
به دنیا آمدم خوب باشد که
مرگ بر امریکا
درد کشنده بود و
گلوله ها
مجازی عمل کردند
من رقاصه ای بیشتر نیستم که فلسفه می نوشید
ودکا می نوشت
این درد خانگی است
داریم مسافر می شویم

حلالتان باد
هرچه از شاهنامه
چپاول کردید

تاریخ مصرف من تمام شده
من
شربت اسهال خونی بودم
اصلن
گور پدر هر نان و نمکی که با شاملو خوردیم

 


علی مردانی,

شعر (زمزمه دل) جمشید مولایی...
ما را در سایت شعر (زمزمه دل) جمشید مولایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8jamshidmolaeye بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 11 آذر 1397 ساعت: 15:54